گاهی دلم میخواد یک غریبه باشم، گاهی میخوام خیال کنم اون سال ها وجود نداشته اما میاد سر دلم، سر گلوم نفسم بند میارن از خواب میپرم، شبیه کابوس اند اما یک روزی کابوس نبودند یک روزی دلنشین بودند کابوس هایم تمام نمیشوند من در خودم فرو میروم امشب بهانه گیر شدم گاهی اینقدر بهانه میگیرم که دلم برای خودم میسوزه...برای دلی که انگار قرار نیست هیچ وقت خوب بشه...
پ.ن: تو مطمئن ترین راز دار منی سپیدارم میتونم همه نگفته هام اینجا بنویسم و آروم بشم حتی قد چند لحظه
دخترک...برچسب : نویسنده : spydar بازدید : 88